دستگاه جوجه کشی

دستگاه جوجه کشی

دستگاه جوجه کشی

دستگاه جوجه کشی

تأثیر تغدیه در توان جوجه درآوری

 میزان جوجه درآوری، وزن جوجه های ایجاد شده ، پرورش و ماندگاری آن ها با اولی تخم مرغهایی که بوسیله مرغهای جوان گذاشته می شود ناچیز هست . وزن جوجه های ساخت شده بطور معمول بین62 تا 76 % وزن اول تخم مرغ می‌باشد و رابطه شدیداً مثبتی بین وزن تخم مرغ و وزن جوجه های هچ گردیده وجود داراست . 
چشم شده است که هر یک گرم تغییر تحول وزن تخم مرغ منجر به تغییری متساوی با 2 تا 13 گرم در وزن جوجه گوشتی در سن 6 تا 8 هفتگی خواهد شد . این تأثیر در تخم مرغهایی که از مرغهای برنا ایجاد می شود زیاد زیادتر است تا مادرهای پیر .براین اساس بنظر می برسد که جور کردن تخم مرغها گذشته از خواباندن در دستگاه از لحاظ تأثیر و خوبتر شدن یکنواختی رشد جوجه های گوشتی یا پولت ها مزایایی داشته باشد . 
تأثیر تغذیه مادر‌ها برای اکثری از محققین به ثابت رسیده می باشد . بدین ترتیب مرغهای مادر بایستی از جیره هایی تغذیه شوند که دارای کلیه مواد مغذی قضیه نیاز برای رویش جنین باشد . 
پروتئین 
هرچند اطلاع از تأثیر پروتئین خام و اسیدآمینه ها روی مقدار جوجه در آوری اختلال میباشد ، چند نظارت نشان داده که کمبودهای غذایی سبب تقلیل در سایز تخم مرغ و ایجاد آن می گردد درمواردی که اندازه کمبود در حد مرزی می باشد تنها تقلیل در سایز تخم مرغ مشاهده شده اما در کمبودهای شدید، تولید تخم مرغ ممکن میباشد بطور کلی قطع شود . حتمی می باشد اسیدآمینه های واجب به اندازه های کافی در تخم مرغ وجود داشته باشد تا جنین در تخم مرغ کاملاً بتواند رشد نماید . براین اساس کمبودهای اسیدآمینه ای در تخم مرغ برای رشد جنین و مقطع بعدی رشد جوجه بعد از آن از میلاد زیان آور می باشد . 
کربوهیدرات 
ها به جز مطالب عمومی در رابطه تأثیر غذایی انرژی دلایل یه خرده در رابطه اثرات اخذ انرژی به وسیله ماد‌رها از لحاظ پرورش جنین یا این که میزان جوجه در آوری در دست می باشد . با سیستم های منظم تغذیه مادرهای گوشتی تعادل در بین دریافت پروتئین و انرژی تأثیر مشخصی در جوجه در آوری داشته باشد . زمانی اخذ پروتئین و انرژی بالا باشد میزان جوجه در آوری کاهش می یابد . این فرمان مخصوصاً در وقتی که ایجاد تخم مرغ پر و بال می‌باشد دریافت انرژی پایین است قابل توجه می باشد . 
لیپیدها 
چربی در زرده مرجع دارای اهمیت انرژی برای رویش و نمو جنین بوده در میان 84 تا 96 % ماده اکسیدشدنی را تشکیل می دهد . برای تولید جوجه های تندرست و زنده ماندنی وجود بعضی از اسیدهای چرب اشباع نشده مثل اسیدلینولئیک و آراشیدونیک در جیره مرغهای مادر ضرورت دارااست . کمبود غذایی اسید لینولئیک با تقلیل ایجاد تخم مرغ هم پا بوده و فقدان اندازه چربی در زرده با ارتقا تلفات جنین در تخم مرغ باعث می گردد . 
در فقدان شدید اسید لینولئیک و آراشیدونیک که قابل تشخیص در زرده نمی باشد میزان جوجه در آوری به صفر می رسد . با تولید تغییرات در جیره غذایی، تأثیر گذاردن برمقدار پروتئین- چربی یا این که کربوهیدرات تخم مرغ خلل میباشد اما حیاتی ترین ماده مغذی در تغییرات جره غذایی عبارتند از ویتامین ها و مواد معدنی اندک مقدار . 
ویتامین 
ها بیشترین تلفات مشخص و معلوم جنین بستگی به وجود عیب و نقص های غذایی داراست . بخش بیشتر ای تلفات جنین که معمولاً در هچ های عادی مشاهده می شود، در 2 تا 4 روز نخستین خواباندن تخم مرغها و آن‌گاه از آن در ارتفاع روزهای 18 تا 21 جوجه کشی و صحیح قبلی از بازه زمانی جوجه در آوری می باشد . معمولاً صرفا تعداد درصد کمی از کل تلفات جنین در هفته دوم( 8 تا 14 روزگی)نیز چشم می شود . اینحالت در مقایسه با مقدار پرورش جوجه ها مشخصه حیاتی تری از ناکافی بودن جیره غذایی مرغهای مادر را نشان می دهد . 
ویتامین A برای ایجاد تخم مرغهای مناسب، نطفه داری و جوجه در آوری بهتر لازم می باشد . نبود ویتامین D سبب ساز به افت قدرت جوجه در آوری شده و در‌صورتی‌که میزان ویتامین D اصلاً در جیره وجود نداشته باشد موجب خسارات اقتصادی می شود . 
ویتامین E که بنام دلیل عقیمی خوانده می شود نقش مشخصی در ایجاد مانند داشته و برای جوجه در آوری ضرورت فراوان دارااست . در زمینه ویتامین های تیم B کمپلکس روابط بینابینی معین فی مابین ریبوفلاوین و خوراک و ساخت جوجه های تندرست و سرزنده وجود دارااست . 
ارتباط ها مشابهی میان دریافت غذایی ویتامین ها و مقدار جوجه درآوری و سالم جوجه های تولیدی در زمینه اسید پانتوتنیک – اسید نیکوتینیک – پیریدوکسین- اسید فولیک و بیوتین مشاهده گردیده هست . 

کاربرد زردچوبه در رژیم غذائی جوجه ی گوشتی

 زردچوبه ، ریزوم پودر گردیده ی گیاه Curcuma longa ، از قدیم جایگاه ویژه ای را در طب سنتی به خود اختصاص داده میباشد و سعی آن به تیتر ادله ضد درد، ضد التهاب ، ضد اکسیدانت،ضد باکتری ، ضد سرطان و تومور، ضد قارچ و ضد آمیب ،ضد زهر،محافظت کننده ی عصبی،محافظت کننده ی کبدی،محافظت کننده ی بینائی،محافظت کننده ی موکوس معده وروده ، نگهداری کننده ی ششی و غیره، توسط اکثری از محققین به ثابت رسیده است . 
از آن جائی که بیشتر بیماری های مرسوم در صنعت مرغداری درون کشورکه بطور تمامی گیر ، جوجه های گوشتی را مبتلا می نمایند، کارایی کبد را مختل می نمایند،کبد به عنوان اندام تشخیصی فراوان مهمی در جوجه های گوشتی مطرح هست .از طرفی به استدلال تشدید متابولیسم در جوجه های گوشتی به مراد ارتقاء تولید و بازده ، کبد به تیتر مرکز مهم سرگرم در متابولیسم و واسطه ی دارای اهمیت دستگاه گوارش و خون از اهمیت فیزیوپاتولوژیکی خاصی برخوردار می‌باشد . با توجه به این که هر جور جراحت یا خلل در جوجه ها ی گوشتی در نخستین قدم روی تغذیه و در نتیجه راندمان ساخت جوجه ها تاثیر خواهد داشت ، در تحقیق حاضر تلاش بر آن شد تا بتوان فواید و مضرات فیزیولوژیک احتمالی اضافه کردن زردچوبه در رژیم غذائی جوجه های گوشتی به تیتر ماده ی مراقبت کننده ی طبیعی ، چک گردد تا احتمالا بتوان آن را به تیتر الگوی کاربردی در نگهداری از جراحت های همگانی کبدی و دستگاه گوارش جوجه ها (بیماری یا تاثیر سوء آنتی بیوتیک ها برکبد ) به کاربرد تا با افزایش مقدار مقاومت جوجه ها ؛ بهبود حالت سلامت و فرآیند رشد و در نتیجه ساخت بیشتری به دست آورد .کاربرد بالای زردرنگ چوبه در طب سنتی؛ در دسترس و ارزان بودن این ماده و دستکم اثرات جانبی که در زمینه کاربرد این ماده گزارش شده می باشد ،باعث گزینش زرد رنگ چوبه شوید . 
مواد 
و منش ها: در تحقیق حاضر از جوجه های گوشتی نر نژاد آرین به کار گیری گردید .جوجه ها طی عصر ی تست رژیم روزانه ی مرغداری اولیه را در یافت می نمودند .۳۶ جوجه ی سالم و بامحدوده ی وزنی مشابه از سن ۲۵روزگی به محل آزمایش منتقل شدند و پس از انطباق کامل با محفظه به صورت تصادفی به سه گروه(۶ تکرار) تقسیم شدند و در وضعیت روشنایی ۲۴ ساعته با دسترسی کافی به آب و دان ،نگهداری شدند . 
جوجه 
هادر سن ۳۶ روزگی ارتفاع زمان ی تست ۱۴ روز گروه 
کنترل۱: تیمار با کپسول های حاوی دان و دوقطر روغن مایع آفتابگردان تیم آزمایش ۱:تیمار با کپسول های دربردارنده زردچوبه و دو قطره روغن مایع آفتابگردان با دز ۵۰۰ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن تن . 
تیم تست ۲:تیمار با کپسول های دربردارنده زردچوبه و دو قطره روغن مایع آفتابگردان با دز ۱۰۰۰ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن . 
در خصوصی دوم تست دز ۱۰۰۰ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن تن در عصر ی ۴۴ روز قضیه بررسی مشابه با روش پیشین قرار گرفت . 
جوجه ها روزمره از حیث شرایط تغذیه و رفتاری بررسی شده ، وزن روزمره ی آن ها در جداولی ثبت می شوید . در پایان عصر پس از گزینش هماتوکریت ، عملیات کالبد گشایی و گزینش نسبت وزن قلب ، کبد و طحال به وزن تن انجام گردید .همینطور به مراد ارزیابی احتمالی تاثیر زردچوبه بر تراز آنزیم های کبدی اندازه سرمی آنزیم های ALP وGOT مقدار گیری شد .بررسی آماری داده ها با استعمال از نرم افزار آماری spss و امتحان اینجانب ویتنی رخ گرفت . 
به منظور بررسی تغییرات بافتی یا هر دسته جراحت دیگر ،در دستگاه گوارش ؛ از بافت کبد ، پیش معده و روده مثال برداری فیس گرفت . نمونه ها با فیکساتور فرمالین و بوئن ثبت گردیده پس از انجام فرایند پاساژ بافت و برش ؛ با تکنیک هماتوکسیلن ائوزین و پاس و پیک ایندیکو کارمن رنگ آمیزی گردیدند . 
نتایج: 
تاثیر زردچوبه در دز های ۵۰۰ و ۱۰۰۰ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن تن بر فاکتور های خونی و وزن اندام های کبد،طحال،قلب و میزان بیش تر وزن روزمره و هم سطح سرمی ALP,GOP در جدول شماره ی ۱ نشان داده گردیده میباشد .همان گونه که مشاهده می شود در مقایسه ی فاکتور های میزان گیری گردیده در تیم های تست و در دست گرفتن هیچگونه اختلاف معنی دار آماری مشاهده نمی شود .همچنین در گروه های آزمایش؛ هیچ مدل تغییر رفتاری ،نظیر بی اشتهائی، بی تحرکی وغیره در مقایسه با تیم کنترل مشاهده نگردید .در مطالعات بافت شناسی کبد و دستگاه گوارش هم هیچگونه قضیه غیر معمولی مشاهده نشد .نتایج به دست آمده در آزمایشات محرمانه دوم هم مشابه با قضیه پیشین بود .در مقایسه فاکتورهای میزان گیری شده با گروه در اختیار گرفتن هیچگونه تفاوت مفهوم داری در گروههای مورد تست مشاهده نشد . 
بحث: 
فقدان مواد غذائی به ویژه مواد پروتئینی آنگونه که در اوایل ده سال ی ۱۹۷۰ پیش بینی شده بود به وقوع نپیوسته می‌باشد چرا که امروزه توانسته ایم با افزایش منابع غذائی و بهبود بازده تولید،بر این مشکل غلبه نمائیم .امروزه به دلیل ارتقا صنعت مرغ گوشتی قابلیت ارتقاء ایجاد راندمان به نحو مطلوبی مهیا گردیده می‌باشد . با اعتنا به اثرات نامناسب جانبی که کاربرد داروهای شیمیائی در پی خواهد داشت؛به نظر می رسد ارائه ی رویکرد ها و معالجه های کل نگر با توکل بر به کارگیری از دارو های گیاهی که دستکم اثرات نامطلوب را به یاور خواهند داشت با بهبود کیفیت ایجاد و ارتقای سالم همگانی جامعه توام خواهد بود از طرفی با تکیه بر اصول طب کل نگر افزایش قوای بدنی می بضاعت و توان به نقش به کارگیری از داروهای گیاهی به تیتر استدلال حفظ کننده در مقابل بخش اعظمی توکسین ها در صنعت مرغداری امیدوار بود . 
همانگونه که در بخش نتایج این پژوهش نیز مشاهده می شود کاربرد زردچوبه در دز های تا ۱ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن تن به طور روزانه با هیچگونه علامتها نامطلوب فیزیولوژیک و بالینی توام نمی باشد . نتیجه ی تحقیق مشابه به کار آمده در پیش تیماری با زردچوبه طی القای مدل تجربی مسمومیت با استامینوفن نیز نشان دهنده ی روند مطلوب پرورش و متوسط بیشتر وزن روزانه طی زمان ی آزمایش در گروه تیمار شده با زردچوبه می باشد؛ همینطور مقایسه ی تغییرات آنزیم های کبدی در سرم نیز نشان دهنده ی اثر نگهداری کنندگی کبدی زردچوبه ( در دز ۱ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن تن ) در جور تجربی مسمومیت با استامینوفن می باشد . شواهد هیستولوژی و هیستوشیمی هم تائید کننده ی شواهد سرولوژیک مبنی بر تاثیر مراقبت کنندگی کبدی زردچوبه می باشند . همچنین نتایج پژوهش شبیه در مطالعه ی مقاطع تهیه و تنظیم گردیده از بافت روده طی مسمومیت با استامینوفن و تاثیر پیش تیماری با زردچوبه نیز تائید کننده ی فعالیت محافظت کنندگی گوارشی زردچوبه در جور تجربی مسمومیت با استامینوفن می باشد . باید گفت بخش اکثر ویژگی ها زردچوبه، به ماده ی موثره ی آن کورکومین مربوط می باشد . در زردچوبه کورکومینوئیدهایی وجود دارااست که دارای کارایی سنیرژستیک با نیز می باشند تیم فنلی کورکومین جهت فعالیت حذف کنندگی رادیکال های آزاد الزامی می باشد و حضور مجموعه متوکسی، کار این مواد را جهت پاک سازی و حذف رادیکال های آزاد ارتقاء می دهد . کورکومین حلقوی (تورمرین) جانور در زردچوبه هم با دارا بودن ۳ باقی مانده ی متیونین، نقش بخش اعظم ای در محافظت از عوامل زخم رسان اکسیداتیو داشته و هیچ گونه مسمومیتی در سلول ایجاد نمی کند .از طرفی تیمار با زردچوبه به سبب ساز ارتقا کار سوپر اکسید دیس موتاز، کاتالاز و گلوتاتیون مالامال اکسید از کبد می شود به عبارتی تیمار با زردرنگ چوبه، در فیض تشدید عمل آنزیم های ضد اکسیدانتی، سبب ساز کاهش مقدار پراکسیداسیون لیپید خواهد شد و به این ترتیب، پراکسیداسیون لیپیدی غشاهای درون سلولی که عارضه ای معمول در مسمومیت سلولی هست مهار شود .در این میان پروتئین TAP زردچوبه نیز سبب پراکسیداکسیون لیپید می شود .بخش عمده ی اثرات محافظت کنندگی کورکومین زرد رنگ چوبه در پیش‌روی پراکسیداسیون لیپیدکه در غایت از مرگ سلولی حاصل از استامینوفن و تتراکلریدکربن ممانعت به کار می آورد، دارای ربط با ظرفیت بالای ضد اکسید کنندگی کورکومین و بضاعت و توان کنژوگه شدن آن با گلوتاتیون می باشد . همینطور کورکومینوئیدها در بافت می بایست مشتقات اسید سینامیک تبدیل می شوند و به این ترتیب قادرند در پیش‌روی مسمومیت کبدی، حفظ به فعالیت آورند . کورکومین شاید طی مراحل ارتقا ترشح صفرا و تسریع دفع صفرا همپا بافراورده های دفعی از جمله متابولیت های سمی و رادیکال آزاد n استیل ایمیدوکینون شده، از طرف دیگر ، کورکومین دارنده کارایی ضداکسیدکنندگی و حذف رادیکال های آزاد می باشد که می تواند ، اثر حفظ کنندگی زردچوبه را توجیه کند . با اعتنا به تمایل جامعه ی بشری به مصرف گوشت های تندرست و فاقد باقیمانده ی داروئی و با نسبت دادن به شواهد به دست آمده از این پژوهش و سود ی تحقیقات شبیه به عمل آمده می بضاعت و توان اظهار کرد اضافه کردن زردچوبه به رژیم غذائی جوجه های گوشتی با هیچگونه اثر غیرمناسب بالینی همراه نمی‌باشد و می تواند با اثرات قابل توجهی در جهت نگهداری در پیش‌رو توکسین های اثرگذار بر دستگاه گوارش و کبد کار کند . 

نحوه ابتدا و انجام یک پروژه مرغداری

 گزینش زمین جهت گزینش زمین مطلوب برای اجرا باید مواردی از قبیل: در دسترس بودن امکانات رفاهی مثل جاده های ارتباطی مناسب، نزدیکی برق، آب و . . . را مد حیث قرار بخشید و حتی الامکان کارایی نمود تا زمین موضوع نظر به دسته ای تعیین گردد که سرمایه گذار جهت مهیا سازی آن و تنظیم امکانات کمترین هزینه را متحمل گردد .ضمن اینکه مکان زمینه حیث می بایست دارای حداقل قوانین مجاهدت کشاورزی جهت اجرای پروژه باشد که برخی از این قانون ها عبارت اند از:

دستگاه جوجه کشی

 الف) داشتن حداقل فاصله یک کیلومتر با مرکزها مراقبت دام و ماکیان گوشتی

 ب) داشتن دست‌کم فاصله دو کیلومتر با مراکز حفظ دام و ماکیان داشتی 

ج) داشتن دست کم فاصله دو الی سه کیلومتری با مناطق مسکونی و مواقعی از این قبیل که جهت احراز استعلام مثبت و صدور اذن کار از سوی نهادهای ذیربط اضطراری می باشد . 

طراحی ساختمانها جهت حفظ و رویش مرغ عموماٌ سالنهای بسته ای در نظر گرفته می شوند که در طراحی آنها می بضاعت شیوه های گوناگونی را به عمل گرفت . هم درحال حاضر یک عدد از همگانی ترین مدلهای پباده سازی وساخت سالنهای مرغداری، سالنهای فارغ از پنجره یا این که اصطلاحا window less می باشند که در این جور ساختمان کمترین میزان پنجره بکار رفته و معمولا هواکشهای زیاد بزرگ به یار پدهائی که در دیواره های جانبی قرار می گیرند وظیفه تامین هوای قضیه نیاز را بعهده دارند . 

از حیث بهداشتی و کنترلهای دیگر نیز این دسته ساختمانها قابل در دست گرفتن خیس می باشند . 

به هر هم اکنون صرفنظر از جور طراحی های انجام گرفته موارد دیگری هم در جور تولید و سازها دخالت دارا هستند که از آن پاراگراف می توانایی به مورد ها پایین اشاره داشت: دسته 

مصالح در دسترس نوع 

اقلیم و آب و هوای منطقه* ارتفاع 

مدت فصل گرما و سرما* مقدار 

رطوبت* و مواردی از این قبیل که هرمورد به نوبه خود تاثیر به سزائی را در مدل طراحی و ایجاد بناها خواهند داشت . 

اقدامات 

واجب قبل ورود جوجه سر برد رشد طیور گوشتی، اجرای یک برنامه مدیریتی معلوم و اثر گذار گذشته از ورود جوجه‌ها به فارم و طی مدت رشد هست . از آنجا که اجرای برنامه های تغذیه ای و بهداشتی در فارمهای یک سری سنی نقص‌ می‌باشد بهتر آن است که از راه و روش یکباره مالامال و یکباره خالی استفاده شود . 

جهت دستیابی به نتایج خوب تر رعایت مسائل پایین پیش از ورود جوجه ها ضروری است: به‌منظور حفاظت از گله‌ها در مقابل بیماریها از تمیز کاری و ضد عفونی شدن صحیح و کافی تجهیزات سالن و محوطه گوشه و کنار سالنها مطمئن شوید . 

بستر در محوطه مادرهای تصنعی و مصنوعی باید هم تراز و یکنواخت باشد . بستر ناهموار تولید مرتبه حرارت غیر یکنواخت در کف تالار نموده و منجر مخفی شدن جوجه‌ها در بین پوشال بستر و یا در زیر دانخوریها و آبخوریها و محروم شدن از آب و دان در سطح رویش میگردد . 

عملکرد فرمایید که هر سالن را با جوجه مربوط به یک گله مادر مالامال نمائید، در حالتی که این کار عملی نمی‌باشد دستکم هر تالار را با جوجه‌های مربوط به گله‌های مادر همسن لبریز کنید . این دستور رقابت در میان طیور را کاهش می‌دهد . 

مقطع وصال جوجه به فارم را مشخص و معلوم نموده و برای اخذ جوجه آمادگی کامل داشته باشید . 

هیترها را در دست گرفتن و از صدق کار آن ها مطمئن گردید و با توجه به وضعیت هوای محیط 24 تا 36 ساعت قبل از ورود جوجه آن ها را واضح نمائید . در این چهره پیشین از ورود جوجه بستر تماما گرم و مرتبه حرارت هوای سالن مناسب پذیرش جوجه هست . 

ضمن دوری از وزش هوا از وجود هوای کافی درون تالار بخصوص وقتی که از حرارت بدون واسطه استعمال میکنید مطمئن گردید . 

بازاء هر 1000 قطعه جوجه در محدوده مادرهای تصنعی و مصنوعی 10ـ8 عدد آبخوری آویز ثابت و 6 عدد آبخوری کمکی کوچک کله قندی و یا پلاستیکی، یعنی جمعا 16ـ14 عدد آبخوری در حیث گرفته شود . این آبخوریها قبل از جوجه‌ریزی باید با آب تمیز لبریز شده و سکو حرارت آب آبخوریها می بایست حدود 15ـ10 رتبه سانتیگراد باشد . همچنین در سیستم آبخوری نیپل نیز می بایست از آبخوریهای کمکی به کار گیری شود . 

بیش تر کردن مولتی ویتامین در چند روز اول به آب آشامیدنی اثر گذار هست . چون ممکن هست ویتامین جان دار در دان بعلت گرما کاهش یافته باشد . 

ساخت فضای اضافی جهت تغذیه در چندین روز اولیه واجب میباشد . حداقل 20% از فضای مادرهای تصنعی و مصنوعی در روی بستر با صفحات مقوائی و یا این که کفی کارتن پوشانده شود و در آن ها همیشه مقدار مقداری دان جدید وجود داشته باشد . در این فیس همواره طیور به دان دسترسی خواهند داشت . فورا گذشته از ورود جوجه به سالن دانخوریها را لبریز فرمایید . 

آغاز تغذیه بایستی با دان کرامبل با مقدار مناسب و بدون گرد و پودر دان باشد . 

دانخوریها و آبخوریها را مستقیماً پایین و یا این که خیلی نزدیک به مادرهای تصنعی و مصنوعی ندهید تا طیور براحتی بتوانند در گوشه و کنار آنها حرکت کنند . 

با استعمال از دماسنجی که بتواند حداقل و حداکثر جایگاه حرارت را نشان دهد، رتبه حرارت محوطه مادرهای تصنعی و رتبه حرارت سالن را کنترل نمائید . 

پیشین از جوجه‌ریزی، هیترها را از حیث صحت کار آنها، آبخوریها را از نظر پاکیزگی و عاری بودن از پوشال و سکو حرارت مطلوب آب، دانخوریها را از لحاظ وجود دان کافی و در دسترس بودن آنان در اختیار گرفتن نمایید . 

تراکم جوجه‌ریزی یک عدد از ضروریات کلیدی رشد، محافظت سالمی و کیفیت همگانی زیست و تامین فضای کافی برای هر پرنده است . مقدار فضای در حیث گرفته شده بستگی به مجموعه‌ای از فاکتورها نظیر: وزن طیور در هنگام کشتار، مدل تالار (باز و بسته)، حالت آب و هوائی منطقه و فصل دارااست . به این جهت برای محاسبه گنجایش جوجه‌ریزی می بایست بطور دقیق از ابعاد داخلی سالن‌ها مطلع باشیم . 

در تابستان و بخصوص در واحدهایی که قابلیت پیدایش معضلات وجود دارااست بایستی تراکم جوجه‌ریزی را کم نموده و در سالنهائی که از تهویه مناسبی برخوردار نمی‌باشند بایستی توجه بیشتری نمود و تراکم جوجه‌ریزی در آنها را هم کاهش اعطا کرد . 

سالنهای باز: تراکم جوجه‌ریزی در سالنهای باز براساس فصل و نوسانات سکو حرارت متفاوت بوده و بایستی در فصل‌تابستان از تراکم جوجه‌ریزی در سالنهای مذکور کاسته شود . 

تخلیه 

جوجه ها طولانی شدن بازه تخلیه جوجه سبب دهیدراته شدن جوجه‌ها و در فیض ارتقا تلفات و کاهش پتانسیل رویش میگردد .دقت 

به همه نکات تحت هنگام جوجه ریزی حتمی و اضطراری است: ـ مطمئن شوید که تحویل و توزیع جوجه‌ها در سالنها بطور درست انجام شده میباشد . از انبار کردن جعبه‌های حاوی جوجه در منطقه مادر مصنوعی خودداری فرمائید . 

ـ جعبه‌ها را به آرامی نزدیک به‌دان و آب در محدوده مادرهای تصنعی تخلیه کنید . 

ـ جعبه‌های خالی را در یک طرف سالن‌ها جمع کنید تا براحتی بتوانید آن‌ها را به بیرون از تالار انتقال دهید . 

ـ جوجه‌ها باید سرزنده و شاداب و سوای نقص ظاهری باشند . 

ـ جوجه‌ها می بایست در محدوده مادرهای تصنعی و مصنوعی قرار گیرند که روشنائی آن‌ها از مادرهای مصنوعی و یا این که از لامپهای سالن که در بالای مادرهای تصنعی و مصنوعی هستند تامین می گردد . در صورتی که سالن دارنده شرایط قابل در اختیار گرفتن باشد محصور کردن طیور در محدوده مامان تصنعی ضرورتی ندارد اما در صورتی که تعداد جوجه‌ها ناچیز باشد و همینطور در سالنهای باز موثر هست . 

1 الی 2 ساعت پس از استقرار، حالت توزیع جوجه‌ها در پایین مادرهای تصنعی و اندازه دسترسی آنان را به آب و دان در اختیار گرفتن کنید . 

کنترل 

رطوبت رطوبت نسبی تالار بایستی 70ـ50 درصد باشد، رطوبت تالار منجر نگهداری کیفیت بستر گردیده و از خشک شدن دوچندان بستر و ساخت گردوغبار دوری میکند . رطوبت فراتر را باید با ارتقا تهویه کاهش اعطا کرد . ارتقاء تهویه باعث از دست رفتن گرما و صرف هزینه مازاد می باشد . وسائلی که بسرعت و به صحت بتوانند رطوبت را اندازه‌گیری کنند تا حدی غیر معتبر هستند و احتیاج به کالیبره کردن مکرر داشته و به این جهت در اختیار گرفتن رطوبت را نقص‌ میسازند . ساخت رطوبت نسبی فراتر برای جوجه یکروزه استرس جابجائی جوجه از جوجه‌کشی تا مزرعه را کاهش داده و رطوبت کمتر، بخت دهیدراته شدن جوجه را ارتقاء می‌دهد . 

ارتقا 

آبخوری برای جوجه یکروزه: برای جوجه یکروزه بازاء هر 1000 قطعه جوجه 6 آبخوری کوچک کله قندی و یا این که سینی در نظر بگیرید . این آبخوری‌ها هیچگاه نباید خالی باشند و مرتباً بایستی پاک و مجدداً با آب تمیز و نو مالامال شوند . زیاد حساس است که روز اولیه ورود جوجه‌ها به سالن آب در آبخوریها به‌میزان کافی وجود داشته باشد تا جوجه‌ها براحتی بتوانند به‌آب دسترسی پیدا نمایند . تراز آب در آبخوریها با تبارک شدن جوجه‌ها می بایست کاهش یابد تا از ریخت و پاش آب توسط جوجه‌ها پرهیز شود . 

تقریباً 48 ساعت پس از جوجه‌ریزی باید آبخوریهای کمکی توده شوند . ارتفاع آبخوریهای آویز می بایست هم سطح پشت پرنده باشد . تهیه و تنظیم آبخوریها مرتباً می بایست در اختیار گرفتن شده تا ضمن توزیع آب به‌میزان کافی از ریزش آب و هدر رفتن آن نیز دوری شود . 

صرفنظر از جور سیستم آبخوری همواره باید بازاء هر 3 متر پهنا تالار یک سطر آبخوری در لحاظ گرفته شود . 

(توزیع یکنواخت آب در سالن( مدیریت 

دانخوری ها ارتفاع دانخوری زنجیری برای هر پرنده دست کم 5/2 سانتیمتر و تعداد دانخوری بشقابی برای 1000 قطعه 20ـ18 عدد مراد شود . 

دست کم یک سطر دانخوری بشقابی برای هر 5 متر پهنا سالن واجب میباشد . در مقطع پرورش دانخوریها باید بطرف بالا کشیده شوند، بطوری که حاشیه دانخوری همسطح پشت طیور باشد . تراز دان در دانخوریها بایستی به اندازه‌ای باشد که ضمن دسترسی طیور به دان از سرازیرشد و پاش و ضایع شدن آن دوری شود، کنترل تر و تمیز گوشه و کنار دانخوریها از نظر وجود یا عدم وجود دادن، اندازه دان ما یحتاج در دانخوریها را نشان می‌دهد . همچنین به‌منظور پیشگیری از ماندن دان در دانخوریها و کهنه شدن و احتمالا کپک زدگی دان، بایستی تمامی روزه پس از مصرف کامل دان قبلی، دان در دانخوریها توزیع شود . 

مدیر 

بستر بستر ممکن می باشد از پوشال چوب، خرده صفحه یا کاه خرد گردیده باشد . از مصرف تراشه چوب سفت که دارای تانن متعددی هست و همچنین تراشه چوب‌ریز و خاک اره‌ای که در‌صورتی‌که به وسیله جوجه خورده شود سبب ساز رخنه‌ شدن چینه دان و سنگدال می شود پرهیز نمایید . به‌منظور پیشگیری از بروز بیماری آسپرویلوز، از مصرف بستر پوسیده و کپک زده دوری فرمایید . شایسته ترین بستر، تراشه چوب سپید با کیفیت عالی می باشد . 

کاه در صورتی که به‌صورت صحیح عمل‌آوری و محافظت گردیده باشد میتواند بستر مناسبی باشد . 

جهت دوری از تولید تاول سینه، سوختگی سینه و قرمزی و سوختگی مفصل خرگوشی که سبب ساز تنزل کیفیت و کم شدن ارزش جنازه می‌شود از بستر نرم با کیفیت مناسب استعمال شود . از مصرف پوشال پودر شده، مرطوب و یا کلوخه دوری کنید . بستر با کیفیت خوب دارنده 35ـ30 درصد رطوبت می باشد . طول بستر 7ـ5 سانتیمتر پیشنهاد گردیده هست . هیچگاه بستر دیرین را مجدداً استفاده نکنید . مدام بستر سابق را خارج و برای هر نوبت جوجه‌ریزی از بستر تازه و جدید به کارگیری فرمائید . 

مدیریت 

نوردهی وروشنائی غالباً در رشد طیور گوشتی از برنامه نوردهی مستمر به کار گیری می‌شود، اما در هر روز می بایست ساعاتی را نیز به ظلمات اختصاص داد . خاموشی در ساعاتی از روز سبب عادت کردن طیور به ظلمات شده و از وحشت آن ها در موقع جدا برق و نتیجتاً تجمع و خفگی طیور پیشگیری مینماید . در هنگام پباده سازی سیستم روشنائی، یک سطر لامپ در بالای محدوده مادرهای مصنوعی باید در نظر گرفته شود تا طیور بطرف مبداء حرارتی، آب و دان هدایت شوند . 

نور تالار با به کارگیری از لامپهای عادی و یا لامپهای فلورسنت تامین می شود و نکته لازم و دارای اهمیت این است که فروغ و روشنایی بطرف یکنواخت در تالار توزیع گردد . سازمان رفاه طیور در انگلیس، شدت فروغ و روشنایی حداقل، 10 لوکس در سطح پرنده و متوسط 20 گران‌قیمت در کل تالار را سفارش می کند . همچنین دوچندان حیاتی است که امکانات کم کردن شدت روشنایی و تاریک کردن سالن وجود داشته باشد تا بتوانیم مواردی مثل خود خوری را در دست گرفتن کنیم . 

رئیس 

تهویه و هوادهی هر اندازه توان رویش پرنده افزایش یابد نیاز به تامین اکسیژن و دفع حرارت تن نیز افزوده می گردد . براین اساس نیاز به تهویه در آشیانه‌های مدرن به مراتب بیش از سابق هست . علاوه بر تامین هوای مسئله مصرف بی واسطه پرنده، حفظ کیفیت هوای سالن‌ها هم ضروری میباشد . لذا سیستم تهویه سالن مرتباً باید بازنگری شده در صورت لزوم اصلاح شود . 

در دست گرفتن 

مرتبه حرارتبدن فهمیدن کارداران اساسی تهیه کننده دمای تن پرنده که بستگی به تهویه و رتبه حرارت محیط دارااست موثر است . پرنده حاذق می‌باشد آرایش پرهای حافظ بدن خود را براساس دمای تن تغییر تحول دهد . در هوای سرد پرها بصورت عمود بر بدن قرار می گیرند و هوای مستقر محبوس در میان آن ها بصورت لایه‌ای عایق کننده عمل می نماید و برعکس با ارتقا رتبه حرارت، پرها روی تراز بصورت خوابیده آرایش می یابد و اجازه میدهد حرارت ساخت گردیده در تن به آسانی به خارج دفع شود . بعد پرنده تلاش می نماید با تنفس دهانی و تبخیر آب باطن دهان، خود را خنک کند . 

فیزیولوژی گردش خون درطیور

 دستگاه گردش خون دربرگیرنده قلب،رگ های خونی ودستگاه لمفاوی می‌باشد . به رگهایی که خون را از قلب دورمی کنند،سرخرگ وبه آنهایی که خون را به سوی قلب برمی گردانند، سیاهرگ گفته می شود .رگهای لنفاوی،مایع بافتی را به سیاهرگهای بزرگ بدن می رسانند . 

دستگاه جوجه کشی

قلب 

قلب اساساً یک پمپ عضلانی توخالی می‌باشد که سوای توقف خون را به سراسربدن پمپ می نماید .اگر چه قلب چندان بزرگترازمشت دست نیست ولی درطول بازه زمانی عمردرحدود 300 میلیون لیتررا پمپ می کند . 

رگهای خونی بزرگی که به قلب متصل اند، خون را به ریه ها وبدن می برند وبازمی گردانند،رگهای خونی کوچکتری که روی تراز قلب قراردارند،غذا واکسیژن را به آن رسانده ومحصولات دفعی ازقبیل دی اکسیدکربن را ازآن بیرون می نمایند . 

بخش بیشترقلب راکیسه پری کاردیوم دربرمی گیرددرون این کیسه کاملا بسته،مقداربسیار اندکی مایع(برای لغزنده کردن)موجود هست .شرایط قرارگرفتن قلب دراین کیسه،مانند فرو بردن مشت دریک بالن پرازهوا است . 

این وضعیت،دولایه کاملا مشخص دراین کیسه به وجود می آورد .به لایه درونی که مرحله بیرونی قلب را می پوشاند،ویسرال پری کاردیوم وبه لایه بیرونی،پارایه تال پری کاردیوم،گفته می شود . 

سیتم 

هدایتی قلب ضربان قلب،دربخشی ازقلب،به اسم گره سینوسی-دهلیزی((SA-nodeآغازمی شود؛این گره را قدم ساز(پیش گام)قلبی هم می گویند .این گره،دسته ای از سلول های ویژه قلب هست که در پیوندگاه گرانقدر سیاهرگ گذشته ودهلیزراست قراردارند .ایمپالس عصبی مقدمه شده دراین گره،به دهلیزها منتقل،وموجب منقبض شدن آنها(سیستول دهلیزی)می شود .گره دیگری،به نام گره دهلیزی-بطنی(AV-node )که درون دیواره در بین دهلیزهاقراردارد،ایمپالس عصبی را به ماهیچه بطن ها،منتقل می کند .این ایمپالس،از رویکرد بارهایی به اسم نوع دهلیزی-بطنی یا این که مدل هیس وهمچنین،شبکه پورکینجی به بطن ها منتقل می شود وسیستول بطنی رادرپی خواهد داشت .مجموعه سینوسی-دهلیزی،زودترازدیگربخش های سیسیتم هدایتی قلب،دی پولاریزه می شود واز این رو،پیش از آنکه این بخش هابه خودی خود،دی پولاریزه شوند،آنها راتحریک می نماید . 

تنظیم 

ضربان قلب تهیه و تنظیم بسامد ضربان قلب به وسیله سیستم هدایتی قلب،برای کارکردن منظم قلب،بدون نیازبه در اختیار گرفتن عصبی،کافی است ولی بسامد ضربان قلب وقدرت انقباض ماهیچه قلب به وسیله اعصاب اتونومیک در اختیار گرفتن می شوند .تحریک عصب واگ،فعالیت قلب را کاهش می دهد ولی تحریکات سمپاتیکی موجب افزایش کارقلب می شوند .به طورکلی،ضربان قلب درجانوران کوچکتر،بیشتراست وبا افزایش وزن جانور،کاهش می یابد . 

در اختیار گرفتن عصبی دستگاه گردش خون،بوسیله مرکزقلبی-عروقی(درمدولای مغز)انجام می شود . مراکزبرترمغز(مانندکورتکس ودستگاه لیمبیک)پیام های رابه این مرکزمی فرستند . 

گیرندهای شیمیایی،فشاروپروپریوسپتورها(که بروزحالت دراندام هاوماهیچها رادرک می کنند)،پبام هایی رابه مرکزقلبی-عروقی می فرستندوموجب تنظیم بسامد ضربان قلب می شوند .هورمونها ویونها(سدیم،پتاسیم وکلسیم)نیزآثارمهمی برقلب می گذارند .هورمونهای اپی نفرین ونوراپی نفرین،کارایی پمپ قلب را ارتقاء می دهند؛این هورمونها،بسامد ضربان قلب وقدرت انقباض ماهیچه ای را ارتقاء می دهند .هورمون تیروکسین نیزتاثیرات همانندی دارااست . ناهنجاریهای تعادل غلظت یونهادرمایع درون سلولی وبرون سلولی نیزبرکارقلب تاثیرمی گذارد .ارتقا غلظت یونهای سدیم یا پتاسیم درخون،بسامد ضربان قلب وقدرت انقباض آن راکاهش می دهد .افزایش اندکی درغلظت یون کلسیم برون سلولی،بسامی وشدت ضربان قلب راافزایش می دهد .سن،جنس،وضعیت فیزیکی تن نیزبرکارقلب اثرمی گذارند . 

دیواره 

قلب از3لایه،تشکیل شده است 1-لایه بیرونی یا اپی کاردیوم که به عبارتی ویسرال پری کاردیوم می‌باشد . 

2-درونی ترین لایه،به نام اندوکاردیوم،یک لایه نازک ازبافت پوششی(اندوتیلیوم)سیستمی رنگی است .این لایه،سطح درونی دیواره رگ هاوقلب را می پوشاند . 

3-بین دو لایه بالا،یک لایه ماهیچه ای به نام مایوکاردیوم یاماهیچه قلب،قراردارد . 

- درداخل قلب، چهار بخش یا این که محفظه مستقل وجود دارد، سمت راست قلب که از دهلیز راست و بطن راست تشکیل می شود، خون ناچیز اکسیژن را دریافت می کند . در جهت چپ قلب، دهلیز چپ و بطن چپ خون جدید و لبریز اکسیژن را اخذ می کند . 

- قلب میان دو ریه بر روی دیافراگم ( صفحه عضلانی گنبدی شکلی که سینه و شکم را از نیز جدا می کند ) قرار دارااست . در حدود دو سوم قلب در سمت تن قرار دارد، ماهیچه قوی قلب به طور مداوم منقبض می شود و خون را از قلب به دیگر قسمت های تن می راند . این مدل یگانه ماهیچه هیچگاه خسته نمی شود و فقط در قلب وجود دارااست . 

حفره 

های قلب حفره های قلب،قلب رابه دوبخش ،به نامهای قلب راست وچپ تقسیم می کنند .هر طرف قلب،محفظه ای داردکه خون را از دیگر اندام های تن اخذ می نماید وبه آن،دهلیز می گویند .محفظه ای دیگر،خون را به اندام های تن می فرستدوبه آن،بطن گفته می شود .فی مابین هر دهلیزوبطن ،دریچه ای بنام روزنه دهلیزی-بطنی(دریچهAV)وجوددارد . 

به روزنه ای که میان دهلیزچپ وبطن چپ قراردارد،دریچه دولختی یا این که بای کاسپیدو یا میترال، وبه دریچه ای که دربین دهلیزراست وبطن راست واقع گردیده است،دریچه سه لختی یاترای کاسپیدمی گویند .دریچه مسترال ارای دوزبانه ودریچه سه لختی دارای سه زبانه می باشد .هر زبانه،تقریبا به صورت یک سه ضلعی میباشد .لبه بالایی زبانه ها،به دیواره درونی بطن(درمحل پیوند دهلیزوبطن)،چسبیده می باشد ولبه آزادزبانه ها،به وسیله تعدادی رباط تندون مانند(کوردی-تندبنب)،به دیواره بطن می پیوندد . 

یک دریچه سه لختی(دریچه سینی)،درپیوندگاه آئورت وبطن چپ وهمچنین،درپیوندگاه سرخرگ ششی وبطن راست،وجود دارااست .این دریچه ها،ازبازگشت خون سرخرگی به بطنها، دوری می نماید . 

نقش 

هر مورد ازحفرات قلب درسیکل قلبی اشکال 

روزنه های قلبی: دریچه های داخل قلب ازجریان نادرست خون دربدن دوری می کنند . این روزنه ها از قطعات بافتی زبانه مانندی ساخته شده اند .در صورتیکه خون درجهت عکس جریان یابد،جریان معکوس با این قطعه ها بازخورد می کند وآنها را وادارمی سازدکه بسته شده ومجرا را ببندند .روزنه های دولختی و سه لختی ازجریان معکوس خون وبازگشت خون به درون قلب خودداری می کنند . 

دریچه 

نیم هلالی قلب دودریچه نیم هلالی داراست . این دریچه ها درخروجی قلب واقع گردیده اند تا ازبازگشت خون به داخل قلب پس از پمپ شدن آن به خارج جلوگیری کنند . یک عدد ازاین دریچه ها ازبازگشت خون ازسرخرگ ریوی ( رگ بزرگی که خون را به ریه ها می برد) خودداری می کند . 

روزنه دیگرازبازگشت خون درآئورت( سرخرگ کلیدی بدن، که برای ارسال به تن است) جلوگیری می نماید . 

عملکرد 

دریچه نیم هلالی محفظه تحتانی قلب منقبض می شود وخون را ازطریق روزنه نیم هلالی واقع درخروجی قلب خارج می راند،فشاربالای خون سه قطعه انعطاف پذیرواقع دردریچه را بازمی نماید واین قابلیت و امکان را مهیا می سازد که خون ازقلب بیرون شود و زمانی که قلب فی مابین دوتپش استراحت می کند،خون شروع به رجوع به داخل قلب می کند،این جریان معکوس سه محفظه را پرمی کند وموجب بسته شدن آن ها می شود . 

روزنه 

دهلیزی – بطن دودریچه درقلب وجود داراست که رجوع و برگشت خون ازمحفظه های پایین قلب به درون محفظه های فوقانی پرهیز می کند .روزنه دو لختی به سوی چپ قلب جای دارد .درسمت راست دریچه های سه لختی قراردارند . 

کارایی 

دریچه دولختی هنگامی که خون ازمحفظه فوقانی قلب به محفظه تحتانی آن جریان می یابد ازدریچه قیفی شکلی دولختی عبورمی کند .جریان خون درجهت صحیح هنگام استراحت قلب در بین دو پش به سادگی ازاین روزنه عبورمی کند، هنگامی که محیط تحتانی منقبض می شود، خون آغاز به جریان درجهت عکس می کند وبا برخورد با قطعه های بافتی دریچه موجب بسته شدن آن می شود، طنابهای متصل به این قطعات بازدارنده ازبرگشتن بدون نقص آن ها می شوند . 

تپش 

قلب وسرعت آن قلب درتمام مقطع عمرباسرعت بیش ازیک باردرثانیه می تپد .خون ازرگهای خونی که سیاهرگ نامیده می شوند به باطن قلب می ریزد .ماهیچه قلبی خون را به سختی فشرده وخون تحت فشاربه داخل رگهای دیگری که به سرخرگ موسومند رانده می شود .همانگونه که ذکر شوید قلب ازنوع خاصی ماهیچه ساخته گردیده می‌باشد که هیچگاه خسته نمی شود .این ماهیچه 60 تا 80 باردردقیقه فشرده ورها می شود .وقتی که ورزش می کنیم .این رقم می تواند تا 100 باردردقیقه افزایش یابد . 

رابطه 

قلب ورگهای خونی خون وقتی که ازقلب خارج می شود به تمامی جا نمی ریزد .بلکه به آرامی وارد لوله هایی بنام رگهای خونی می شود .نخست خون به درون لوله هایی بنام سرخرگها جریان می یابد . سرخرگهایی که قلب را ترک می کنند، لوله های ضخیمی میباشند .بزرگترین آنها(( آئورت)) اسم داردکه قطرآن5/2 سانتیمتر(یا یک اینچ)است،سرخرگها فورا به لوله های کوچکتر زیادی تقسیم و شاخه شاخه می شوند . 

این رگهای خونی، خون را به تمامی قسمتهای تن حمل می کنند .هرچه ازقلب دورتر می شوند،رگهای خونی بیشتری و با میزان های کوچکتری وجود داراست .باریکترین رگهای خونی مویرگها نام دارند که آنقدرکوچک هستند که برای دیدن آنها نیازبه میکروسکوپ هست . مویرگها به یکدیگرملحق می شوند ورگهای بزرگتری را بوجود می آورند .این رگها خون را به سمت قلب برمی گردانند .این رگها سیاهرگ نامیده می شوند،هرچه به سمت قلب نزدیکتر می شوند .تعدادشان کمترواندازه شان بزرگترمی شود . 

مطرح ترین سیاهرگها، خون را به داخل قلب تخلیه می نمایند .درواقع رگها خون بدن را دریک چرخه حمل می نمایند .سرخرگها خون را ازقلب دورمی کنند،مویرگها به قسمتهای متعدد بدن خون رسانی می کنند،سیاهرگها خون را به قلب برمی گردانند، قلب ورگهای خونی راسیستم گردش خون می نامند . که موجب گردش خون درتمام بدن می شوند درواقع قلب شایسته ترین پمپی می‌باشد که دراین امردخالت داراست . 

دهلیز چپ خون 

دربردارنده اکسیژن زیاد ودی اکسیدکربن کم ازریه ها وازطریق وریدهای ریوی (سیاهرگهای ریوی) به داخل دهلیزچپ وازمیان دریچه دو لختی یا این که میترال به باطن بطن چپ جهت دهی می شود . 

بطن چپ با انقباض بطن چپ خون ازطریق روزنه آئورت وشریان آئورت به تمام بافت های تن می رسد . 

دهلیز راست خونی که ازبافت های تن که دربردارنده اکسیژن کم ودی اکسید کربن بسیار می باشد ازطریق وریدهای اجوف تحتانی وفوقانی به دهلیزراست وارد می شود وازمیان دریچه سه لختی یا تریکوسپید به بطن جهت دهی می شود . 

بطن راست با انقباض بطن راست خون ازطریق دریچه ریوی و شریان ریوی به باطن ریه ها انتقال یافته تا درآنجا تبادل اکسیژن ودی اکسید کربن فیس گیرد . 

گردش 

خون ششی گردش خون ششی،به آن بخش ازگردش خون گفته می شودکه همگی خون را درشش ها،به جریان می اندازد .خون کم اکسیژن،ازراه سیاهرگ های بزرگی،به نام بلندمرتبه سیاهرگ گذشته وبزرگ سیاه رگ پسین،به دهلیزراست می رود .سپس،خون ازدریچه سه لختی گذشته،وارد بطن راست گردیده وازآنجا به داخل سرخرگ ششی،پمپ می شود . 

سرخرگ ششی،دوشاخه می شودوهرشاخه،به یکی ازشش ها می رود .هرشاخه،به رگهای کوچکتری به اسم سرخرگ لبی،تبدیل می شودکه هر کدام به یکی ازبخش های(لب های)شش می رود .این رگها نیزتقسیم گردیده وسرانجام،آرتریول هاومویرگ های ششی را به وجود می آورند .مویرگ های ششی،با آلویول های ششی درارتباط می باشند .دراینجا،کمترین اندازه بافت،هوای درون شش هاوخون مویرگی راازهم انقطاع می نماید که تبادل گازها دربین هوا وخون را آسان می سازد . 

پس ازتبادل گازها،خون آبی رنگ وکم اکسیژن،به خون قرمزواکسیژن دار،تبدیل شده ووارد ونیول ها می گردد .سرانجام،سیاهرگ های ششی،خون اکسیژن داررا به دهلیزچپ می ریزند؛ دراینجا،گردش خون ششی به نقطه پایان می برسد . 

سرخرگها 

سرخرگ هاازقلب آغازمی شوند وپس ازبیرون داخل شدن ازقلب،شاخه شاخه گردیده وسرانجام،به سرخرگ های بسیارریزی،به اسم آرتریولتبدیل می شوند .آرتریول ها،بامویرگها رابطه پیدا می کنند،ومویرگ ها،دوباره به هم می پیوندند وسیاهرگ های بسیارریزی،به اسم ونیول را می سازند .ونیول ها به یکدیگرپیوسته ،وسیاهرگ های بزرگتررا می سازند؛سرانجام،سیاهرگ های بزرگ به قلب می پیوندند . 

دیواره سرخرگ های بزرگ،الاستیک وکشش پذیراست .دیواره سرخرگ های متوسط،مقدار زیادی ماهیچه صاف داردکه قطردهانه رگ را کنترل کرده ودرنتیجه،مقدارخونی راکه از سرخرگ عبورمی کند،تنظیم می نمایند . 

بخش آخری آرتیریول ها نیزماهیچه صاف دارد،ومقدارخون واردشده به مویرگ هاراکنترل می کند .نیروی جانور دردیواره آرتیول ها،موجب محافظت فشارخون در سیستم سرخرگی می شود .الاستیسیته دیواره سرخرگ های بزرگ،برای حفظ فشارخون،هنگام انبساط قلب، اضطراری است . 

سرخرگ 

های کلیوی سرخرگهای کلیوی،به همه ها خون می رسانند .یک جفت هستند .این سرخرگها،پس از سرخرگ مزنتریک قبلی قراردارند .درحیوان نر؛سرخرگهای بیضه(سرخرگهای اسپرماتیک درونی)،پس ازسرخرگ کلیوی به عبارتی سمت،جدا می شوند .درماده،سرخرگهای تخمدانی (سرخرگهای رحمی-تخمدانی)،ازهمین موقعیت،جدا می شوند .این سرخرگها،خون خون را به تخمدانها وبخش های پیش رحم می برند . 

گردش 

خون باب جگر خون سیاهرگی معده،روده ها،پانکراس(لوزالمعده)وطحال،ازراه سیاهرگ باب به جگرمنتقل شده، ودرآنجا پالایش می شود .سیاهرگ باب،پس ازورودبه جگر،به شاخه های کوچک تری تبدیل شده وسرانجام،به سینوس های(شبکه مویرگی)جگرختم می شود .دراین بخش،خون با سلول های جگرتماس پیدا می کندوپس ازآنکه تحت تاثیرسلول های جگرقرارگرفت،به سیاهرگ مرکزی هر کدام ازلب های جگرمی رود .سیاهرکهای مرکزی به نیز می پیوندند وسرانجام،سیاهرگ جگررا می سازندکه به تعالی سیاهرگ پسین می پیوندد . 

سیسنم باب،به سسیتم خونی گفته می شودکه درآن،یک سیاهرگ،به شبکه ای مویرگی تبدیل شودکه دوباره به هم پیوسته تایک سیاهرگ دیگررابه وجود آورند .میان هیپوتالاموس وهیپوفیز پیشین نیزیک سیستم باب،به نام سیستم باب هیپوتالاموس-هیپوفیزوجود داردکه هورمون های هیپوتالاموس رابه سلول های هیپوفیزمی رساند .درپرندگان وبرخی خزندگان ودوزیستان، قسمتی از خون اندام های حرکتی پسسین،به کلیه ها وارد می شودویک سیستم باب رابه وجود می آورد . 

سیاهرگ 

ها سیاهرگ ها نسبت به سرخرگ های مشابه،گشادترولی دیواره آنها نازکتراست .مقدارماهیچه صاف دردیواره سیاهرگ هابسیارکم می باشد .روزنه های دولختی(که به آن ها دریچه های لانه کبوتری نیزگفته می شود)درسراسرسیستم های سیاهرگی ولمفاوی به طور،نامنظم دور از هم اند . این روزنه ها معمولاجایی دیده می شوند که دویا چندین سیاهرگ به هم می پیوندندتا سیاهرگ بزرگی را به وجود آورند .حالت قرارگرفتن این روزنه ها،به رویه ای میباشد که فقط اجازه می دهند،خون دریک سو(جهت)حرکت نماید .وجود این دریچه ها ازبازگشت خون به باطن شبکه مویرگی پرهیز می کند وهمچنین،موجب می شود تا در‌پی انقباض ماهیچه یا جنبش اندام ها،خون به سوی قلب جریان پیدا کند . 

نبض 

سیاهرگ وداج تنفس به وسیله تغییراتی که در فشار داخلی قفسه سینه تولید می کند، موجب ارتقا و کاهش ریتمیک اندازه ورید وداج در محل ورود آن به داخل قفسه سینه در خلال گشوده دم ودم می گردد . چنین نوسانی در ورید وداج ، به خصوص در بیماران با اختلال تنفسی، مشخص تر می باشد وبه تیتر شاخص بیماری تنفسی به فعالیت می رود . در بیشتر گاوهایی که خیلی زیاد عضلانی نیستند ویا پوست ضخیمی ندارند، در طی سیستول دهلیز انقطاع مختصری در جریان مداوم خون سیاهرگی به وجود می آید واین انقطاع، انبساط خفیف تا ملایمی را در نزدیکترین قسمت ورید وداج به قفسه ایجاد می نماید . این انبساط احساس یک موج نبض را که به طرف سر در حرکت می‌باشد القا می نماید امادر راستی صرفا یک انبساط عروقی چک رونده میباشد که به ظاهر عکس مسیر جریان خون می باشد و نبض سیاهرگی منفی یا این که دهلیزی نامیده می شود . در گاو تندرست وقتی که بخش پائینی ورید متعاقب به هم فشار دادن یک نقطه آن خالی می شود، این نبض ناپدید می گردد- تست فشار بر روی سیاهرگ در اینجا منفی می باشد . نبض منفی در سیاهرگ شیری هیچ گاه دیده نمی شود، چرا که ذیل تر از قلب قرار گرفته است . وقتی که روزنه سه لتی تماما بسته نمی شود، مقداری از خون مو جود در نیمه راست قلب در خلال سیستول بطنی بجای عبور از سرخرگ ریوی به طور فعال به طرف عقب درامتداد سیاهرگهای تعالی رانده می شود .دراین مورد ها ورید وداج دارنده نبض حقیقی و پاتولوژیک میباشد وبا اجرای تست فشارروی سیا هرگ هم ناپدید نمی شود .این نبض سیاهرگی مثبت یا بطنی قلمداد می‌گردد ودرسیاهرگ شکمی( شیری)نیز مشاهده می گردد . 

درصورت وجودنارسایی میترال یا نارسایی نیمه چپ قلب،ادم یا خیزریوی ونهایتا خیزریوی کف آلود به یار سرفه و تاکی پنی درحیوان مشاهده می گردد . 

درنارسایی نیمه راست قلب یا این که نارسایی روزنه سه لختی،خون به طرف سیاهرگهای بزرگ ( بجای عبورازسرخرگ ریوی) پس زده شده ودرنتیجه منجربه ادم یا خیززیرپوستی anasarca( بخصوص درناحیه فک، گردن وپوست حیطه جلوی قفسه سینه)وخیزدرمحوطه بطنیascites،ناحیه صدری hydrothorax وآبشامه قلب hydropericardium می گردد .اگرپرخونی باندازه کافی شدید باشد روی کبد وکلیه نیزتاثیرمی گذارد .بطوریکه درکبد منجر تورم وازدست دادن عمل نرمالش می گردد .درادامه با وخامت بیماری روی سیستم سیاهرگی باب Portal system نیزاثرگذاشته وباعث اختلال درهضم وجذب دردستگاه گوارش می‌گردد وهمچنین خروج ترشحات ترانسودائی Transudation بداخل روده ها راسبب شده ولذا منجربه اسهال می گردد(درابتدای بیماری مدفوع نرمال هست ودرمراحل پیشرفته اسهال ظاهرمیشود) .سیاهرگهای سطحی تن نیزمتسع می شوند درهمین ارتباط نیزسیاهرگ وداج نیزمتسع ونبض دارمی گردد . 

اختلال درکلیه ها بدنبال کاهش جریان خون محل ورود سرخرگی وکاهش اکسیژن و تخریب سلولها Anoxicdamage درگلومرولها موجب کاهش ادرارودفع پروتئینهای پلاسما (آلبومین) می گردد . 

فیزیولوژی گردش خون درطیور

 دستگاه گردش خون دربرگیرنده قلب،رگ های خونی ودستگاه لمفاوی می‌باشد . به رگهایی که خون را از قلب دورمی کنند،سرخرگ وبه آنهایی که خون را به سوی قلب برمی گردانند، سیاهرگ گفته می شود .رگهای لنفاوی،مایع بافتی را به سیاهرگهای بزرگ بدن می رسانند . 

دستگاه جوجه کشی

قلب 

قلب اساساً یک پمپ عضلانی توخالی می‌باشد که سوای توقف خون را به سراسربدن پمپ می نماید .اگر چه قلب چندان بزرگترازمشت دست نیست ولی درطول بازه زمانی عمردرحدود 300 میلیون لیتررا پمپ می کند . 

رگهای خونی بزرگی که به قلب متصل اند، خون را به ریه ها وبدن می برند وبازمی گردانند،رگهای خونی کوچکتری که روی تراز قلب قراردارند،غذا واکسیژن را به آن رسانده ومحصولات دفعی ازقبیل دی اکسیدکربن را ازآن بیرون می نمایند . 

بخش بیشترقلب راکیسه پری کاردیوم دربرمی گیرددرون این کیسه کاملا بسته،مقداربسیار اندکی مایع(برای لغزنده کردن)موجود هست .شرایط قرارگرفتن قلب دراین کیسه،مانند فرو بردن مشت دریک بالن پرازهوا است . 

این وضعیت،دولایه کاملا مشخص دراین کیسه به وجود می آورد .به لایه درونی که مرحله بیرونی قلب را می پوشاند،ویسرال پری کاردیوم وبه لایه بیرونی،پارایه تال پری کاردیوم،گفته می شود . 

سیتم 

هدایتی قلب ضربان قلب،دربخشی ازقلب،به اسم گره سینوسی-دهلیزی((SA-nodeآغازمی شود؛این گره را قدم ساز(پیش گام)قلبی هم می گویند .این گره،دسته ای از سلول های ویژه قلب هست که در پیوندگاه گرانقدر سیاهرگ گذشته ودهلیزراست قراردارند .ایمپالس عصبی مقدمه شده دراین گره،به دهلیزها منتقل،وموجب منقبض شدن آنها(سیستول دهلیزی)می شود .گره دیگری،به نام گره دهلیزی-بطنی(AV-node )که درون دیواره در بین دهلیزهاقراردارد،ایمپالس عصبی را به ماهیچه بطن ها،منتقل می کند .این ایمپالس،از رویکرد بارهایی به اسم نوع دهلیزی-بطنی یا این که مدل هیس وهمچنین،شبکه پورکینجی به بطن ها منتقل می شود وسیستول بطنی رادرپی خواهد داشت .مجموعه سینوسی-دهلیزی،زودترازدیگربخش های سیسیتم هدایتی قلب،دی پولاریزه می شود واز این رو،پیش از آنکه این بخش هابه خودی خود،دی پولاریزه شوند،آنها راتحریک می نماید . 

تنظیم 

ضربان قلب تهیه و تنظیم بسامد ضربان قلب به وسیله سیستم هدایتی قلب،برای کارکردن منظم قلب،بدون نیازبه در اختیار گرفتن عصبی،کافی است ولی بسامد ضربان قلب وقدرت انقباض ماهیچه قلب به وسیله اعصاب اتونومیک در اختیار گرفتن می شوند .تحریک عصب واگ،فعالیت قلب را کاهش می دهد ولی تحریکات سمپاتیکی موجب افزایش کارقلب می شوند .به طورکلی،ضربان قلب درجانوران کوچکتر،بیشتراست وبا افزایش وزن جانور،کاهش می یابد . 

در اختیار گرفتن عصبی دستگاه گردش خون،بوسیله مرکزقلبی-عروقی(درمدولای مغز)انجام می شود . مراکزبرترمغز(مانندکورتکس ودستگاه لیمبیک)پیام های رابه این مرکزمی فرستند . 

گیرندهای شیمیایی،فشاروپروپریوسپتورها(که بروزحالت دراندام هاوماهیچها رادرک می کنند)،پبام هایی رابه مرکزقلبی-عروقی می فرستندوموجب تنظیم بسامد ضربان قلب می شوند .هورمونها ویونها(سدیم،پتاسیم وکلسیم)نیزآثارمهمی برقلب می گذارند .هورمونهای اپی نفرین ونوراپی نفرین،کارایی پمپ قلب را ارتقاء می دهند؛این هورمونها،بسامد ضربان قلب وقدرت انقباض ماهیچه ای را ارتقاء می دهند .هورمون تیروکسین نیزتاثیرات همانندی دارااست . ناهنجاریهای تعادل غلظت یونهادرمایع درون سلولی وبرون سلولی نیزبرکارقلب تاثیرمی گذارد .ارتقا غلظت یونهای سدیم یا پتاسیم درخون،بسامد ضربان قلب وقدرت انقباض آن راکاهش می دهد .افزایش اندکی درغلظت یون کلسیم برون سلولی،بسامی وشدت ضربان قلب راافزایش می دهد .سن،جنس،وضعیت فیزیکی تن نیزبرکارقلب اثرمی گذارند . 

دیواره 

قلب از3لایه،تشکیل شده است 1-لایه بیرونی یا اپی کاردیوم که به عبارتی ویسرال پری کاردیوم می‌باشد . 

2-درونی ترین لایه،به نام اندوکاردیوم،یک لایه نازک ازبافت پوششی(اندوتیلیوم)سیستمی رنگی است .این لایه،سطح درونی دیواره رگ هاوقلب را می پوشاند . 

3-بین دو لایه بالا،یک لایه ماهیچه ای به نام مایوکاردیوم یاماهیچه قلب،قراردارد . 

- درداخل قلب، چهار بخش یا این که محفظه مستقل وجود دارد، سمت راست قلب که از دهلیز راست و بطن راست تشکیل می شود، خون ناچیز اکسیژن را دریافت می کند . در جهت چپ قلب، دهلیز چپ و بطن چپ خون جدید و لبریز اکسیژن را اخذ می کند . 

- قلب میان دو ریه بر روی دیافراگم ( صفحه عضلانی گنبدی شکلی که سینه و شکم را از نیز جدا می کند ) قرار دارااست . در حدود دو سوم قلب در سمت تن قرار دارد، ماهیچه قوی قلب به طور مداوم منقبض می شود و خون را از قلب به دیگر قسمت های تن می راند . این مدل یگانه ماهیچه هیچگاه خسته نمی شود و فقط در قلب وجود دارااست . 

حفره 

های قلب حفره های قلب،قلب رابه دوبخش ،به نامهای قلب راست وچپ تقسیم می کنند .هر طرف قلب،محفظه ای داردکه خون را از دیگر اندام های تن اخذ می نماید وبه آن،دهلیز می گویند .محفظه ای دیگر،خون را به اندام های تن می فرستدوبه آن،بطن گفته می شود .فی مابین هر دهلیزوبطن ،دریچه ای بنام روزنه دهلیزی-بطنی(دریچهAV)وجوددارد . 

به روزنه ای که میان دهلیزچپ وبطن چپ قراردارد،دریچه دولختی یا این که بای کاسپیدو یا میترال، وبه دریچه ای که دربین دهلیزراست وبطن راست واقع گردیده است،دریچه سه لختی یاترای کاسپیدمی گویند .دریچه مسترال ارای دوزبانه ودریچه سه لختی دارای سه زبانه می باشد .هر زبانه،تقریبا به صورت یک سه ضلعی میباشد .لبه بالایی زبانه ها،به دیواره درونی بطن(درمحل پیوند دهلیزوبطن)،چسبیده می باشد ولبه آزادزبانه ها،به وسیله تعدادی رباط تندون مانند(کوردی-تندبنب)،به دیواره بطن می پیوندد . 

یک دریچه سه لختی(دریچه سینی)،درپیوندگاه آئورت وبطن چپ وهمچنین،درپیوندگاه سرخرگ ششی وبطن راست،وجود دارااست .این دریچه ها،ازبازگشت خون سرخرگی به بطنها، دوری می نماید . 

نقش 

هر مورد ازحفرات قلب درسیکل قلبی اشکال 

روزنه های قلبی: دریچه های داخل قلب ازجریان نادرست خون دربدن دوری می کنند . این روزنه ها از قطعات بافتی زبانه مانندی ساخته شده اند .در صورتیکه خون درجهت عکس جریان یابد،جریان معکوس با این قطعه ها بازخورد می کند وآنها را وادارمی سازدکه بسته شده ومجرا را ببندند .روزنه های دولختی و سه لختی ازجریان معکوس خون وبازگشت خون به درون قلب خودداری می کنند . 

دریچه 

نیم هلالی قلب دودریچه نیم هلالی داراست . این دریچه ها درخروجی قلب واقع گردیده اند تا ازبازگشت خون به داخل قلب پس از پمپ شدن آن به خارج جلوگیری کنند . یک عدد ازاین دریچه ها ازبازگشت خون ازسرخرگ ریوی ( رگ بزرگی که خون را به ریه ها می برد) خودداری می کند . 

روزنه دیگرازبازگشت خون درآئورت( سرخرگ کلیدی بدن، که برای ارسال به تن است) جلوگیری می نماید . 

عملکرد 

دریچه نیم هلالی محفظه تحتانی قلب منقبض می شود وخون را ازطریق روزنه نیم هلالی واقع درخروجی قلب خارج می راند،فشاربالای خون سه قطعه انعطاف پذیرواقع دردریچه را بازمی نماید واین قابلیت و امکان را مهیا می سازد که خون ازقلب بیرون شود و زمانی که قلب فی مابین دوتپش استراحت می کند،خون شروع به رجوع به داخل قلب می کند،این جریان معکوس سه محفظه را پرمی کند وموجب بسته شدن آن ها می شود . 

روزنه 

دهلیزی – بطن دودریچه درقلب وجود داراست که رجوع و برگشت خون ازمحفظه های پایین قلب به درون محفظه های فوقانی پرهیز می کند .روزنه دو لختی به سوی چپ قلب جای دارد .درسمت راست دریچه های سه لختی قراردارند . 

کارایی 

دریچه دولختی هنگامی که خون ازمحفظه فوقانی قلب به محفظه تحتانی آن جریان می یابد ازدریچه قیفی شکلی دولختی عبورمی کند .جریان خون درجهت صحیح هنگام استراحت قلب در بین دو پش به سادگی ازاین روزنه عبورمی کند، هنگامی که محیط تحتانی منقبض می شود، خون آغاز به جریان درجهت عکس می کند وبا برخورد با قطعه های بافتی دریچه موجب بسته شدن آن می شود، طنابهای متصل به این قطعات بازدارنده ازبرگشتن بدون نقص آن ها می شوند . 

تپش 

قلب وسرعت آن قلب درتمام مقطع عمرباسرعت بیش ازیک باردرثانیه می تپد .خون ازرگهای خونی که سیاهرگ نامیده می شوند به باطن قلب می ریزد .ماهیچه قلبی خون را به سختی فشرده وخون تحت فشاربه داخل رگهای دیگری که به سرخرگ موسومند رانده می شود .همانگونه که ذکر شوید قلب ازنوع خاصی ماهیچه ساخته گردیده می‌باشد که هیچگاه خسته نمی شود .این ماهیچه 60 تا 80 باردردقیقه فشرده ورها می شود .وقتی که ورزش می کنیم .این رقم می تواند تا 100 باردردقیقه افزایش یابد . 

رابطه 

قلب ورگهای خونی خون وقتی که ازقلب خارج می شود به تمامی جا نمی ریزد .بلکه به آرامی وارد لوله هایی بنام رگهای خونی می شود .نخست خون به درون لوله هایی بنام سرخرگها جریان می یابد . سرخرگهایی که قلب را ترک می کنند، لوله های ضخیمی میباشند .بزرگترین آنها(( آئورت)) اسم داردکه قطرآن5/2 سانتیمتر(یا یک اینچ)است،سرخرگها فورا به لوله های کوچکتر زیادی تقسیم و شاخه شاخه می شوند . 

این رگهای خونی، خون را به تمامی قسمتهای تن حمل می کنند .هرچه ازقلب دورتر می شوند،رگهای خونی بیشتری و با میزان های کوچکتری وجود داراست .باریکترین رگهای خونی مویرگها نام دارند که آنقدرکوچک هستند که برای دیدن آنها نیازبه میکروسکوپ هست . مویرگها به یکدیگرملحق می شوند ورگهای بزرگتری را بوجود می آورند .این رگها خون را به سمت قلب برمی گردانند .این رگها سیاهرگ نامیده می شوند،هرچه به سمت قلب نزدیکتر می شوند .تعدادشان کمترواندازه شان بزرگترمی شود . 

مطرح ترین سیاهرگها، خون را به داخل قلب تخلیه می نمایند .درواقع رگها خون بدن را دریک چرخه حمل می نمایند .سرخرگها خون را ازقلب دورمی کنند،مویرگها به قسمتهای متعدد بدن خون رسانی می کنند،سیاهرگها خون را به قلب برمی گردانند، قلب ورگهای خونی راسیستم گردش خون می نامند . که موجب گردش خون درتمام بدن می شوند درواقع قلب شایسته ترین پمپی می‌باشد که دراین امردخالت داراست . 

دهلیز چپ خون 

دربردارنده اکسیژن زیاد ودی اکسیدکربن کم ازریه ها وازطریق وریدهای ریوی (سیاهرگهای ریوی) به داخل دهلیزچپ وازمیان دریچه دو لختی یا این که میترال به باطن بطن چپ جهت دهی می شود . 

بطن چپ با انقباض بطن چپ خون ازطریق روزنه آئورت وشریان آئورت به تمام بافت های تن می رسد . 

دهلیز راست خونی که ازبافت های تن که دربردارنده اکسیژن کم ودی اکسید کربن بسیار می باشد ازطریق وریدهای اجوف تحتانی وفوقانی به دهلیزراست وارد می شود وازمیان دریچه سه لختی یا تریکوسپید به بطن جهت دهی می شود . 

بطن راست با انقباض بطن راست خون ازطریق دریچه ریوی و شریان ریوی به باطن ریه ها انتقال یافته تا درآنجا تبادل اکسیژن ودی اکسید کربن فیس گیرد . 

گردش 

خون ششی گردش خون ششی،به آن بخش ازگردش خون گفته می شودکه همگی خون را درشش ها،به جریان می اندازد .خون کم اکسیژن،ازراه سیاهرگ های بزرگی،به نام بلندمرتبه سیاهرگ گذشته وبزرگ سیاه رگ پسین،به دهلیزراست می رود .سپس،خون ازدریچه سه لختی گذشته،وارد بطن راست گردیده وازآنجا به داخل سرخرگ ششی،پمپ می شود . 

سرخرگ ششی،دوشاخه می شودوهرشاخه،به یکی ازشش ها می رود .هرشاخه،به رگهای کوچکتری به اسم سرخرگ لبی،تبدیل می شودکه هر کدام به یکی ازبخش های(لب های)شش می رود .این رگها نیزتقسیم گردیده وسرانجام،آرتریول هاومویرگ های ششی را به وجود می آورند .مویرگ های ششی،با آلویول های ششی درارتباط می باشند .دراینجا،کمترین اندازه بافت،هوای درون شش هاوخون مویرگی راازهم انقطاع می نماید که تبادل گازها دربین هوا وخون را آسان می سازد . 

پس ازتبادل گازها،خون آبی رنگ وکم اکسیژن،به خون قرمزواکسیژن دار،تبدیل شده ووارد ونیول ها می گردد .سرانجام،سیاهرگ های ششی،خون اکسیژن داررا به دهلیزچپ می ریزند؛ دراینجا،گردش خون ششی به نقطه پایان می برسد . 

سرخرگها 

سرخرگ هاازقلب آغازمی شوند وپس ازبیرون داخل شدن ازقلب،شاخه شاخه گردیده وسرانجام،به سرخرگ های بسیارریزی،به اسم آرتریولتبدیل می شوند .آرتریول ها،بامویرگها رابطه پیدا می کنند،ومویرگ ها،دوباره به هم می پیوندند وسیاهرگ های بسیارریزی،به اسم ونیول را می سازند .ونیول ها به یکدیگرپیوسته ،وسیاهرگ های بزرگتررا می سازند؛سرانجام،سیاهرگ های بزرگ به قلب می پیوندند . 

دیواره سرخرگ های بزرگ،الاستیک وکشش پذیراست .دیواره سرخرگ های متوسط،مقدار زیادی ماهیچه صاف داردکه قطردهانه رگ را کنترل کرده ودرنتیجه،مقدارخونی راکه از سرخرگ عبورمی کند،تنظیم می نمایند . 

بخش آخری آرتیریول ها نیزماهیچه صاف دارد،ومقدارخون واردشده به مویرگ هاراکنترل می کند .نیروی جانور دردیواره آرتیول ها،موجب محافظت فشارخون در سیستم سرخرگی می شود .الاستیسیته دیواره سرخرگ های بزرگ،برای حفظ فشارخون،هنگام انبساط قلب، اضطراری است . 

سرخرگ 

های کلیوی سرخرگهای کلیوی،به همه ها خون می رسانند .یک جفت هستند .این سرخرگها،پس از سرخرگ مزنتریک قبلی قراردارند .درحیوان نر؛سرخرگهای بیضه(سرخرگهای اسپرماتیک درونی)،پس ازسرخرگ کلیوی به عبارتی سمت،جدا می شوند .درماده،سرخرگهای تخمدانی (سرخرگهای رحمی-تخمدانی)،ازهمین موقعیت،جدا می شوند .این سرخرگها،خون خون را به تخمدانها وبخش های پیش رحم می برند . 

گردش 

خون باب جگر خون سیاهرگی معده،روده ها،پانکراس(لوزالمعده)وطحال،ازراه سیاهرگ باب به جگرمنتقل شده، ودرآنجا پالایش می شود .سیاهرگ باب،پس ازورودبه جگر،به شاخه های کوچک تری تبدیل شده وسرانجام،به سینوس های(شبکه مویرگی)جگرختم می شود .دراین بخش،خون با سلول های جگرتماس پیدا می کندوپس ازآنکه تحت تاثیرسلول های جگرقرارگرفت،به سیاهرگ مرکزی هر کدام ازلب های جگرمی رود .سیاهرکهای مرکزی به نیز می پیوندند وسرانجام،سیاهرگ جگررا می سازندکه به تعالی سیاهرگ پسین می پیوندد . 

سیسنم باب،به سسیتم خونی گفته می شودکه درآن،یک سیاهرگ،به شبکه ای مویرگی تبدیل شودکه دوباره به هم پیوسته تایک سیاهرگ دیگررابه وجود آورند .میان هیپوتالاموس وهیپوفیز پیشین نیزیک سیستم باب،به نام سیستم باب هیپوتالاموس-هیپوفیزوجود داردکه هورمون های هیپوتالاموس رابه سلول های هیپوفیزمی رساند .درپرندگان وبرخی خزندگان ودوزیستان، قسمتی از خون اندام های حرکتی پسسین،به کلیه ها وارد می شودویک سیستم باب رابه وجود می آورد . 

سیاهرگ 

ها سیاهرگ ها نسبت به سرخرگ های مشابه،گشادترولی دیواره آنها نازکتراست .مقدارماهیچه صاف دردیواره سیاهرگ هابسیارکم می باشد .روزنه های دولختی(که به آن ها دریچه های لانه کبوتری نیزگفته می شود)درسراسرسیستم های سیاهرگی ولمفاوی به طور،نامنظم دور از هم اند . این روزنه ها معمولاجایی دیده می شوند که دویا چندین سیاهرگ به هم می پیوندندتا سیاهرگ بزرگی را به وجود آورند .حالت قرارگرفتن این روزنه ها،به رویه ای میباشد که فقط اجازه می دهند،خون دریک سو(جهت)حرکت نماید .وجود این دریچه ها ازبازگشت خون به باطن شبکه مویرگی پرهیز می کند وهمچنین،موجب می شود تا در‌پی انقباض ماهیچه یا جنبش اندام ها،خون به سوی قلب جریان پیدا کند . 

نبض 

سیاهرگ وداج تنفس به وسیله تغییراتی که در فشار داخلی قفسه سینه تولید می کند، موجب ارتقا و کاهش ریتمیک اندازه ورید وداج در محل ورود آن به داخل قفسه سینه در خلال گشوده دم ودم می گردد . چنین نوسانی در ورید وداج ، به خصوص در بیماران با اختلال تنفسی، مشخص تر می باشد وبه تیتر شاخص بیماری تنفسی به فعالیت می رود . در بیشتر گاوهایی که خیلی زیاد عضلانی نیستند ویا پوست ضخیمی ندارند، در طی سیستول دهلیز انقطاع مختصری در جریان مداوم خون سیاهرگی به وجود می آید واین انقطاع، انبساط خفیف تا ملایمی را در نزدیکترین قسمت ورید وداج به قفسه ایجاد می نماید . این انبساط احساس یک موج نبض را که به طرف سر در حرکت می‌باشد القا می نماید امادر راستی صرفا یک انبساط عروقی چک رونده میباشد که به ظاهر عکس مسیر جریان خون می باشد و نبض سیاهرگی منفی یا این که دهلیزی نامیده می شود . در گاو تندرست وقتی که بخش پائینی ورید متعاقب به هم فشار دادن یک نقطه آن خالی می شود، این نبض ناپدید می گردد- تست فشار بر روی سیاهرگ در اینجا منفی می باشد . نبض منفی در سیاهرگ شیری هیچ گاه دیده نمی شود، چرا که ذیل تر از قلب قرار گرفته است . وقتی که روزنه سه لتی تماما بسته نمی شود، مقداری از خون مو جود در نیمه راست قلب در خلال سیستول بطنی بجای عبور از سرخرگ ریوی به طور فعال به طرف عقب درامتداد سیاهرگهای تعالی رانده می شود .دراین مورد ها ورید وداج دارنده نبض حقیقی و پاتولوژیک میباشد وبا اجرای تست فشارروی سیا هرگ هم ناپدید نمی شود .این نبض سیاهرگی مثبت یا بطنی قلمداد می‌گردد ودرسیاهرگ شکمی( شیری)نیز مشاهده می گردد . 

درصورت وجودنارسایی میترال یا نارسایی نیمه چپ قلب،ادم یا خیزریوی ونهایتا خیزریوی کف آلود به یار سرفه و تاکی پنی درحیوان مشاهده می گردد . 

درنارسایی نیمه راست قلب یا این که نارسایی روزنه سه لختی،خون به طرف سیاهرگهای بزرگ ( بجای عبورازسرخرگ ریوی) پس زده شده ودرنتیجه منجربه ادم یا خیززیرپوستی anasarca( بخصوص درناحیه فک، گردن وپوست حیطه جلوی قفسه سینه)وخیزدرمحوطه بطنیascites،ناحیه صدری hydrothorax وآبشامه قلب hydropericardium می گردد .اگرپرخونی باندازه کافی شدید باشد روی کبد وکلیه نیزتاثیرمی گذارد .بطوریکه درکبد منجر تورم وازدست دادن عمل نرمالش می گردد .درادامه با وخامت بیماری روی سیستم سیاهرگی باب Portal system نیزاثرگذاشته وباعث اختلال درهضم وجذب دردستگاه گوارش می‌گردد وهمچنین خروج ترشحات ترانسودائی Transudation بداخل روده ها راسبب شده ولذا منجربه اسهال می گردد(درابتدای بیماری مدفوع نرمال هست ودرمراحل پیشرفته اسهال ظاهرمیشود) .سیاهرگهای سطحی تن نیزمتسع می شوند درهمین ارتباط نیزسیاهرگ وداج نیزمتسع ونبض دارمی گردد . 

اختلال درکلیه ها بدنبال کاهش جریان خون محل ورود سرخرگی وکاهش اکسیژن و تخریب سلولها Anoxicdamage درگلومرولها موجب کاهش ادرارودفع پروتئینهای پلاسما (آلبومین) می گردد .